مخالف بودن مسیرهای حرکت سیاستهای ارزی و تجاری کشور در 3 سال گذشته
غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران، اعتقاد دارد برعکس سایر کشورها که در آن سیاست به اقتصاد کمک میکند، در ایران از جیب اقتصاد برای سیاست خرج میشود.
غلامحسین شافعی با اشاره به اینکه صادرکنندگان نمونه امسال، صادرات را با اعمال شاقه انجام دادند، گفت، در بسیاری از بازیها اگر اساس و قوانین درست نباشد، هرچقدر هم که تلاش شود، حکم مشت بر سندان کوبیدن است. شاید از 30 سال پیش هر زمان از مشکلات سخن گفته میشد حرف تازهای جز تکرار حرفهای قبلی وجود نداشت. بنابراین میتوان گفت اساس و قوانین دچار مشکل است و این موضوع درباره مسائل اقتصادی ما که صادرات در رأس آن است نیز صدق میکند.
شافعی با اشاره به اینکه صادرات در راس توسعه اقتصاد کشورها محسوب میشود، ادامه داد، متأسفانه در 3 سال گذشته جهت همزمان سیاستهای تجاری و ارزی در کشور ما مخالف هم بوده و در مدتی دیدیم که سیاستهای تجاری بر سیاستهای ارزی سایه افکندهاند. امروز جای بسیاری از فعالان حوزه تجارت خارجی در میان صادرکنندگان نمونه خالی است و دلیل اصلی آن در همین عدم تعادل میان سیاستهای ارزی و تجاری میباشد.
رئیس اتاق بازرگانی ایران، در رابطه با علتهای عدم توسعه به قواره ظرفیتها در کشور، بیان کرد، اگر فلسفههای واقعی اقتصادی در برنامههای بلندمدت مورد توجه و تمرکز واقع نشود، به توسعه هیچوقت نمیرسیم. امروز نگاه به استاندار در مرکز، نگاهی درآمدی نمیباشد بلکه استانداران تنخواهدار محسوب میشوند. دیوار ضخیم اختیارات تمرکز یافته در کشور یکی از مشکلات اصلی امروزه ما به محسوب میشود که اکنون وقت اصلاح آن فرا رسیده است. در نزدیکی تدوین برنامه هفتم توسعه میباشیم و یکبار هم که شده برنامه توسعه باید واقع بینانه تدوین و اجرا شود.
غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران، تأکید کرد، تا به حال تدوین برنامههای توسعه به صورتی انجام شده که یک نسخه در مرکز صادر و برای همه نقاط کشور ارسال میشد. به بیان دیگر، تدوین و اجرای برنامهها به گونهایی بوده که انگار نسخه درمان برای تمام جغرافیای ایران (بهرغم اقتضائات متفاوتش) یکسان است و شرایط سیستان و بلوچستان و گیلان در برنامههای توسعهای مشابه تصویر و تصور شده است.
وی ادامه داد، معتقدیم توسعه باید از روستا آغاز شود و برنامههای توسعه منطقهای نیز باید با توجه به اقتضائات و مزیتها تدوین گردند. خراسان و هر استان دیگری باید برنامه خود را بدهد و در مرکز، برنامهها به یکدیگر پیوند بخورند تا در نهایت برنامهای ملی از مرکز خارج شود.